تقدیم به تو
سلام گل خوشبوی خاله خیلی وقته تو ذهن داشتم کاری انجام بدم واست قبل از اومدنت اما فرصت نشد دلیلش مهم نیست مهم اینکه میخواستم انجام بدم اما نشد حالا میخوام شروع کنم امیدوارم فرصتی هرچند کم بتونم برای اینکار بزارم انشا.. هروقت خودت تونستی میسپارمش دست خودت دوست داشتی ادامش بده دوستم نداشتی میتونی بعنوان یک دفتر خاطرات نگهش داری هدیه از خاله خواستم با کلامی شروع کنم کتاب حافظ باز کردم شعر زیر اومد: خوش آمد گل و زآن خوشتر نباشد که در دستت بجز ساغر نباشد زمانِ خوشدلی دریاب دریاب که دایم در صدف گوهر نباشد غنیمت دان و می خور در گلستان که گل تا هفته دیگر نباشد ...... خوب امیدوارم که خوشت بیاد خاله جو...