امیرحسین عزیزمامیرحسین عزیزم، تا این لحظه: 12 سال و 3 ماه و 2 روز سن داره
شقایق عزیزمشقایق عزیزم، تا این لحظه: 2 سال و 10 ماه و 8 روز سن داره

امیرحسین عزیز خاله

تقدیم به تو

سلام گل خوشبوی خاله خیلی وقته تو ذهن داشتم کاری انجام بدم واست قبل از اومدنت اما فرصت نشد دلیلش مهم نیست مهم اینکه میخواستم انجام بدم اما نشد حالا میخوام شروع کنم امیدوارم فرصتی هرچند کم بتونم برای اینکار بزارم انشا.. هروقت خودت تونستی میسپارمش دست خودت دوست داشتی ادامش بده دوستم نداشتی میتونی بعنوان یک دفتر خاطرات نگهش داری هدیه از خاله خواستم با کلامی شروع کنم کتاب حافظ باز کردم شعر زیر اومد: خوش آمد گل و زآن خوشتر نباشد که در دستت بجز ساغر نباشد زمانِ خوشدلی دریاب دریاب که دایم در صدف گوهر نباشد غنیمت دان و می خور در گلستان که گل تا هفته دیگر نباشد ...... خوب امیدوارم که خوشت بیاد خاله جو...
20 تير 1391

قبل از تولد

این گذری کوچک بر لحظه های قبل از تولدت ٩ماه انتظار این گذری کوچک بر لحظه های قبل از تولدت ٩ ماه انتظار که نه تنها برای مادر و پدرت هر لحظه اش خاطره داشت برای من و پدر بزرگ و مادر بزرگ هم همینطور همش به این فکر میکردم این کوچولوی تو راهی میتونه تو دل خاله جابشه نمیدونستم با اومدنت همه لحظه های خاله رو پر میکنی با همه وضعیت سخت اجتماعی و اقتصادی که در این جهان حاکم شده فقط امید به اینکه خدا خودش بهترین ها را برات رقم خواهد زد لحظه ها را سپری کردم خودمونیم از همون اول اومدنت یکم شاید هم نه حقیقت و بگم خیلی واسه مامان دردسر شدی فکر نمیکرد اینقدر سخت باشه وضعیت مامان دوران بارداری خیلی سخت بود و بد از همه که بیشتر...
20 تير 1391